۴ سال پیش
» و تو اولاد واژه های ناسروده
درختان
اولادان آب وُ خاک اَند
و تو اولاد واژه های ناسروده
قطره اشکی گُمشده در باران
پیغمبرانی خسته در راه
و من اولاد
دُوزد سیبی هستم
با تیپاه ای
رانده شده از هرچه درخت
لا اقل بگُذار پس از مرگم
تنها تو را
به خوردن یک سیب
در بهشت مهمان کنم.
هادی پارت